محمد عبداللهی با اشاره به اینکه اگر بخواهیم از منظر غربیها نگاه و مواضع آنها را در سال 1398 مرور کنیم، گفت: «مشخص است که غربیها از پیشرفت گفتمان انقلاب اسلامی نگران هستند و به این نتیجه رسیدهاند که پاسخ تحولات منطقه در مبدأ داده شود. به زعم آنها، جمهوری اسلامی ایران مبدأ تحولات است و تا زمانی که ثبات سیاسی و اجتماعی در جمهوری اسلامی وجود داشته باشد، موجآفرینیهایی که در کشورهای هلال مقاومت شیعی انجام میشود، روزافزون خواهد بود. بنابراین اینکه رهبر معظم انقلاب هم نسبت به وقوع فتنه 1398 هشدار دادند، بخشی از آن باید در اضطرار طرف غربی و رژیم منحوس صهیونیستی دنبال شود.»
این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به اینکه در آستانه انتخابات، احتمالاً باید منتظر چه اتفاقات و رخدادهایی باشیم، اظهار داشت: «در ماههای اخیر سه کشور لبنان، عراق و ایران هدف اغتشاشآفرینی و سناریوی مشترکی قرار گرفتند. سناریوی اینها ایجاد هرج و مرج در بستر نابسامانیهای اقتصادی، تولید بیثباتی اجتماعی و موجسواریهای سیاسی به صورت کاملاً هدایت شده و هدفمند با عناصر آموزش دیده و طبق یک شبکهسازی و فرمولبندی دقیق بوده است. پس از آن سوق دادن این اغتشاشها به سمت استعفای دولتها و در نتیجه پروژه بیدولتسازی بود.»
وی افزود: «اینکه در ایران هم تلاش کردند در بستر نابسامانیهای بعد از شوک بنزینی و اعتراضهای مردم نسبت به این مسئله، چنین بهرهای گرفته شود، جای تردیدی وجود ندارد. اما به هر حال، با خنثی شدن این توطئه در ۴۸ ساعت و جمع شدن دامنه بحران در حدود ۷۲ ساعت، به نظر میرسد این پروژه در مرحله اول متوقف شده است؛ اما اینکه امکان بازتولید آن وجود داشته باشد، منتفی نیست و به رفتار دولتمردان ما برمیگردد که بتواند زمینههای تولید یا بازتولید نارضایتی را فراهم کند. چه بسا جریان نفوذ به دنبال ایجاد یک شوک باشد که ما از آن با تعبیر «شوک دکترین» یاد میکنیم.»
عبداللهی در ادامه گفت: «البته ظرفیتهای دیگری مانند ایجاد شبکههای اجتماعی یا شوکهای اقتصادی دیگر هم میتواند به این مسئله کمک کند. پس از شکست پروژه فشار حداکثری که از ابتدای سال 1398 به اوج رسید و جواب عکس داد و به فرمایش رهبر معظم انقلاب اینها در این مصاف، شکست خورده و عقب رانده شدند، جریان نفوذ به دنبال این است که بگوید تنها راه ایجاد رفاه اجتماعی و خروج از بنبست راهبردی نظام جمهوری اسلامی، رفتن به سمت مذاکره است که این خلاف خطوط قرمز اعلامیه رسمی رهبر معظم انقلاب است.»
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: «به نظر میرسد همچنان جریان غرب اصرار دارد که تنها راه گشایش و مسیر تولید رفاه اجتماعی مذاکره است و چه بسا بخواهند با گشایشهای مقطعی و چشاندن طعم سود لحظهای به افراد عمومی یک فریب در افکار عمومی شکل دهند و آن را به دوگانهسازی اجتماعی تبدیل کنند. دوگانه سیاسی آنها فتنهای است که ماحصل دوگانه سازشـ مقاومت است. به عبارتی نوعی ادراکسازی در افکار عمومی انجام شود که ماحصل مقاومت را وضع بغرنج موجود نشان دهند و با مقصر نشان دادن رهبری و حاکمیت، راهبرد سازش را به عنوان یک راه حل جایگزین معرفی کنند و اینکه ما باید با نظام جهانی هماهنگ شده و بلکه هضم شویم که بنده اسم این را پروژه «اتقلابزدایی» میگذارم.»
وی با بیان اینکه انقلابزدایی همان چیزی است که در لبنان و عراق در حال دنبال شدن است، تصریح کرد: «این موضوع شاید بتواند ما را در انتخابات مجلس درگیر کند و دوگانهسازیهای دیگر نیز محتمل است. برای نمونه دوگانهسازی که حول محور انتخابات یا مسئله آزادی اینترنت است که الان این مسئله شروع شده است. موضوع اینترنت و اهمیت برداشته شدن فیلترینگ به گونهای در برخی رسانهها دنبال میشود که گویی از معیشت مردم واجبتر است. همه اینها میتواند زیرساختهای نابسامانیهای اجتماعی و تولید شوک در افراد عمومی و دوگانهسازیهای کاذب را در پی داشته باشد که همگی د ر ساخت یک شرایط فتنهگونه میتواند نقشآفرین باشد.»
عبداللهی با اشاره به جریانشناسی فتنههای 20 سال اخیر، گفت: «به نظر بنده، مهمتر از حوادث فتنهگرایی در این سالها، فتنهای است که اسم آن را «فتنه شناختی» میگذارم و این همان موضوعی است که در دوران حکومت امیرالمؤمنین(ع) منافقین و سست ایمانها ایجاد کردند و چه بسا حرکت انقلابی و سیاسی ایشان را در نقاط حساسی متوقف کرد. همین موضوع در زمان زمامداری امام حسن(ع) از ناحیه خواص اتفاق میافتد و این فتنه در خودیها و خواص شکل میگیرد و ماحصل شناخت معرفتی ناقص از مسئله ولایت و ولایتپذیری است و نتیجه همین فتنه، قیام کربلا میشود.»
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه ما در اتفاقات مختلف گاهی شاهد تردیدهایی در جبهه خودی یا خواص هستیم که بسیار خطرناکتر است، تصریح کرد: «اگر جبهه خودی انسجام و ایمان را نسبت به ستون خیمه انقلاب، یعنی ولایت فقیه از دست دهد یا سست شود،این گسل و فتنه زمینه بروز فتنهها و اتفاقات سهمگینتری خواهد بود. در واقع عرصه تهدید کاری میکند که تهدید و هجمه دشمن کارساز شود و همین سستبنیادی ما در شناخت نسبت به مقوله ولایت فقیه است.»
وی با اشاره به فتنههای 20 سال اخیر، گفت: «هر یک از این فتنهها زمینههای متعددی داشته است. جریان تجدیدنظرطلب بعد از رحلت امام(ره) زاویه مشخصی با گفتمان اصیل امام و انقلاب داشته است و فرهنگ غرب را یگانه منجی و کعبه آمال میدیدند و طبیعی است که بروز و ظهور این اختلاف، در دو پارادایم تفکری وجود دارد که یک تفکر جریان انقلاب اسلامی را در دوره تأسیس محدود میبیند و شرایط انقلابی را قابل تداوم نمیبیند که جریان غربگرا و تجدیدنظرطلب است و نگاه دوم، نگاه رهبر معظم انقلاب و امام(ره) است که در این پارادایم میبینید که انقلاب یک موجود پویا و رو به جلو است و هر روز خود را بازتولید میکند.»
عبداللهی با بیان اینکه این دو دیدگاه از ابتدای انقلاب به ویژه پس از رحلت امام(ره) به طور دائم در نظام وجود داشته است، اظهار داشت: «این تفکر در دولت سازندگی در توسعه اقتصادی مبنا میشود و شعار این میشود که حتی به بهای له شدن طبقه مستضعف زیر چرخهای توسعه، باید به یک الگوی توسعه رونویسی شده از غرب برسیم. در اینجا مسئله عدالت ذبح و خروجی آن تورم حدود ۵۰ درصدی و بحران و اغتشاشات اسلامشهر در دهه ۷۰ میشود که شعار آن تنشزدایی است و میتوان گفت مسئله استحاله هویتی انقلاب از اینجا آغاز میشود. در دولت اصلاحات همین مسیر ادامه پیدا میکند و در ادامه توسعه اقتصادی، توسعه سیاسی که کانون محوری آن لیبرالیسم میشود، امتداد مییابد.»
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: «در اینجا تنشزدایی جای خود را به اعتمادزدایی میدهد، یعنی در شرایطی که همه آمریکاییها و اروپاییها به دنبال فشار حداکثری در مجامع بینالمللی علیه ما هستند، اصرار داریم که اعتمادشان نسبت به ما جلب شود که این همان جریان غربگرایی و شبکه نفوذ است که برونداد چنین تفکری، فتنه ۷۸ میشود. فتنهای که از طریق جریان نفوذی داخل دولت به سردمداری برخی از مسئولان سیاسی شروع میشود و یک اعتراض کف خیابان به یک ناآرامی و اغتشاش تبدیل میشود.»
وی با بیان اینکه در سالهای 1381 و 1382 در سالگرد کوی دانشگاه با هدایت و حمایت شبکه رسانهای غربی و ضد انقلاب شاهد شکلگیری مجدد حوادث 78 بودیم، گفت: «امتداد این مسیر در ۸۸ و فتنه تقلب اتفاق میافتد؛ یعنی یک طبقه متوسط مدرن که با همین فرهنگ غربگرایی برای چنین روزی آماده شدهاند، قیامی را علیه انقلاب اسلامی سامان میدهند و شبکه نفوذ داخل حاکمیت سعی میکند سردمداری آن را برعهده بگیرد و با قانونشکنی آشکار، فتنهای را سامان میدهند. سلطنتطلبها، منافقین، اسرائیل، آمریکا و کشورهای اروپایی در این فتنه رسماً مداخله کردند و به دنبال فروپاشی نظام بودند. این ماحصل همان نظام پارادایمی است که با هوشیاری و بصیرت مردم و هدایتهای رهبر معظم انقلاب و اصرار ایشان بر قانونمداری و حفظ و حراست از رأی مردم، این فتنه پس از چند ماه در 9 دی ماه خنثی میشود.»
عبداللهی خاطرنشان کرد: «اتفاقات سال 1396 هم در استمرار همین تفکر در عرصه اقتصادی است، یعنی ناکارآمدی اقتصادی بر طبقات مستضعف جامعه فشار وارد کرد و فاصله طبقاتی کار را به جایی رساند که اعتراضهای به حقی شکل بگیرد که متأسفانه جریان ضد انقلاب بر این ماجرا نیز سوار شد و بهره خود را برد.»